گاستون ربوفا ، (فرانسوی: Gaston Rébuffat ؛ ۷ مه ۱۹۲۱ – ۳۱ مهٔ ۱۹۸۵) کوهنورد حرفه ای٫ راهنمای کوهستان٫ ماجراجو٫ نویسنده و کارگردان فرانسوی متولد سال ۱۹۲۱میلادی در شهر مارسی بود. وی نخستین کوهنوردی به شمار می رود که موفق شد هر ۶ جبهه شمالی قلل آلپ را صعود کند. او همچنین در سال ۱۹۵۰ عضو تیمی بود که موفق شدند اولین قله بالای ۸۰۰۰ متری را در تاریخ بشریت را که همانا توده کوه آناپورنا است را صعود کنند.
توضیح در مورد نام «گاستون ربوفا» نام این کوهنورد پیشکسوت در زبان فرانسه Gaston Rébuffat نوشته میشود اما حرف «T» آخر نام خانوادگیشان ادا نمی شود.
در کوچه پس کوچه های شهر کوهستانی شامونی وقتی قدم میزنی در یکی از خیابانهای اصلی که فارغ از عبور و مرور خودرو است با ساختمانی برخورد میکنیم که نمای نقاشی شده جذابی دارد. (این ساختمان دفتر قدیمی شرکت راهنمایان شامونی است)!
روی نمای نقاشی شده این ساختمان تصاویر چندین پیشکسوت راهنمای کوهستان شامونی را بتصویر کشیده. یکی از این تصاویر٫ تصویری است که در بین کوهنوردان ده پنجاه و شصت ایران بسیار معروف بود. این تصویر راهنمای کوهستان آقای گاستون ربوفا است. اما این آقای گاستون ربوفا کی بوده؟ در این مطلب با این پیشکسوت کوهنوردی ایران آشنا میشویم.
گاستون ربوفا ، کوهنورد حرفه ای٫ راهنمای کوهستان٫ ماجراجو٫ نویسنده و کارگردان فیلمهای کوهنوردی فرانسوی متولد سال ۱۹۲۱میلادی متولد شهر مارسی بود. وی عضو نخستین تیم کوهنوردی به شمار می رود که در سال ۱۹۵۰ موفق شدند بلندترین قله توده کوه آناپورنا را صعود کنند و همچین او اولین کوهنوردی بود که هر ۶ جبهه شمالی قلل آلپ را صعود کند. (صعود هر شش رخ شمالی آلپ از افتخارات مدعیان آلپینیست بشمر می آید.
حرفه کوهنوردی او نیم قرن طول کشید و در طول زندگی خود بر دو نسل از کوهنوردان در فرانسه و سراسر جهان تأثیر گذاشت. از طلوع کوهنوردی تا به امروز، کوهنوردان کمی وجود داشته اند که با کل سهم گاستون گاستون ربوفا به عنوان کوهنورد، راهنما، معلم، نویسنده، مورخ کوهنوردی، فیلمساز و عکاس و سخنران برابری کنند.
آنچه در این مقاله خواهیم خواند:
زندگینامه گاستون ربوفا
گاستون ربوفا در ۷ می ۱۹۲۱ در مارسی، فرانسه به دنیا آمد. او کوهنوردی را در سن ۱۴ سالگی در نزدیک مارسی آغاز نمود. گاستون ربوفا در سن ۱۶ سالگی به عضویت باشگاه آلپین فرانسه (آلپاین کلاب فرانسه) درآمد و در آنجا با کوهنوردی در ارتفاعات آشنا شد. او در آنجا با لیونل تری، کوهنورد فرانسوی که در صعود آناپورنا در سال ۱۹۵۰ به گاستون ربوفا میپیوندد، ملاقات کرد.
ربوفا بعدها در اوایل ده چهل میلادی به شهر شامونی و قطب کوهنوردی فرانسه نقل مکان کرد و در آنجا به عضویت شرکت گایدهای شامونی درآمد. و خیلی سریع کوهنوردی را در آلپ آغاز کرد، جایی که بیشتر دوران حرفه ای خود را در آنجا سپری نمود.
در طول جنگ جهانی دوم، گاستون ربوفا در Jeunesse et Montagne، سازمان جوانان و کوهستان یک سازمان آموزش جوانان فرانسوی شرکت کرد. او در سال ۱۹۴۲ فارغ التحصیل شد و در سن ۲۱ سالگی گواهینامه راهنمای کوهستان خود را به دریافت کرد، علیرغم اینکه حداقل سن برای دریافت گواهینامه ۲۳ سال بود او مجبور شد به عنوان مربی در Jeunesse et Montagne (یک سازمان کوهنوردی برای نوجوانان) ادامه داد، تا اینکه در سال ۱۹۴۴ مدرک مربی اسکی و کوهنوردی خود را از مدرسه کوهنوردی و اسکی فرانسه موسوم به (ENSA) دریافت کرد. گاستون سالها به عنوان مربی کوهنوردی در مدرسه نظامی کوهستانی فرانسه نیز فعالیت داشت.
در دهه ۱۹۵۰ به عنوان یکی از برجسته ترین راهنما و کارشناس در توده مون بلان در کوه های آلپ شناخته می شد، جایی که خودش در مناطق مختلف نیز چندین مسیر را بازگشایی کرده بود.
جبهه های شمالی آلپ
یکی از مشهورترین دستاوردهای ربوفا، صعود او به شش جبهه شمالی بزرگ آلپ است. او برنامه ریزی برای اولین صعود خود، گراند ژوراسس را در تابستان ۱۹۳۸ در سن ۱۷ سالگی، اندکی پس از اولین صعود کوهنوردان ایتالیایی، ریکاردو کازین، جینو اسپوزیتو و اوگو تیزونی، از جبهه شمالی گراندژوراس آغاز کرد. در سال ۱۹۴۳، ربوفا اولین تلاش خود را برای صعود از جبهه شمالی گراندژوراس انجام داد اما به دلیل شرایط نامناسب آب و هوایی آنرا نیمه کاره گذاشت و به پایان نرساند. او در ژوئیه ۱۹۴۵ مجددا به آنجا بازگشت و با کمک ادوارد فرندو با موفقیت از جبهه شمالی گراندژوراس صعود کرد. گاستون ربوفا در آگوست ۱۹۴۹ صعودی از جبهه شمال شرقی پیز بدیل را انجام داد و با موفقیت به پایان رساند و طی آن سالها به عنوان راهنمای کوه برای کوهنوردان آماتور مشغول بکار شد. در این زمان، ربوفات در میان تعداد انگشت شماری از کوهنوردان نخبه حضور داشت که ازاز جبهه شمالی گراندژوراس صعود کرده بودند. این منجر به انتخاب او به عنوان یکی از اعضای اصلی اکسپدیشن آناپورنا در سال ۱۹۵۰ شد. در طی چندین سال بعد، او کوهنوردان جدید و با تجربه را به سمت جبهه های شمالی بزرگ باقی مانده آلپ، پتی درو، ماترهورن، سیما گراند دی لاواردو و رخ شمالی دکوه آیگر هدایت نمود.
پینوشت شخصی: اصولا در اکثر کشورهای کوهستانی، کوهنوردان، مربیان و یا گایدهای که محل درآمد آنها از طریق کوهنوردی است و از آن طریق امرار معاش میکنند را کوهنورد حرفهای خطاب میکنند. چون حرفهشان است.
در مقابل کوهپیما، راهپیما و یا حتی کوهنوردانی که بصورت مستمر و اصولی و در زمان فراغت و یا حتی هرروز به کوه میروند حتی اگر فعالیتشان در سطح بالای تکنیکی و فنی باشد، به عنوان علاقمند، نیمه حرفهای و یا متخصص خطاب میشوند.
آناپورنا
در سال ۱۹۵۰،گاستون ربوفا بخشی از یک سفر به قله آناپورنا ۱، بلندترین نقطه توده آناپورنا در هیمالیا و دهمین قله مرتفع در جهان بود. این اکسپدیشن توسط موریس هرتزوگ رهبری شد و کوهنوردان فرانسوی لوئیس لاشنال و لیونل تری نیز در آن حضور داشتند. این اکسپدیشن در مارس ۱۹۵۰ آغاز شد و صعود واقعی آناپورنا ۱ در ماه مه آغاز گردید. در طول صعود، یک کمپ پایه و چهار کمپ میانی برپا شد که بالاترین آن حدود ۷۴۰۰ متر ارتفاع داشت. خود صعود به قله در ۳ ژوئن ۱۹۵۰ توسط هرتزوگ و لاشنال تکمیل شد. در حین حرکت از کمپ پیشرفته، چهار کوهنورد موفق نشدند مکان مناسبی برای کمپ بعدی را پیدا کنند و مجبور شدند شب را در شکافی بگذرانند. همه اعضا از این اکسپدیشن جان سالم به در بردند، اما هرتزوگ و لاشنال بعداً چندین انگشت دست و پایشان را به دلیل سرمازدگی شدید از دست دادند. اگرچه ربوفا به قله نرسید، اما تلاش وی برای بازگرداندن سالم همنوردان مجروحش از او یک چهره حماسی ساخت. این اکسپدیشن به عنوان اولین صعود از یک کوه با ارتفاع ۸۰۰۰ متری شناخته می شود و بالاترین صعود به قله یک کوه در آن زمان بود.
گاستون ربوفا در طول عمر خود بیش از ۱۲۰۰ صعود انجام داد که در دسته دشوار یا خیلی دشوار طبقه بندی می شوند. او اولین (و احتمالاً تنها) راهنما بود که مشتریان را به سمت هر شش جبهه اصلی شمالی کوههای آلپ هدایت کرد.
سبک کوهنوردی خود او ظریف و دقیق بود و هیکل بلند و زاویه دار او حتی روی دیواره از دور به دلیل ظرافت متمایز، اطمینان و ژاکت ژاکارد که مشخصه او بود، غیرقابل انکار بود. از نزدیک، صورت لاغر، نگاه آهنین و پوزخندش حاکی از فروتنی و اراده شدید او بود.
گاستون ربوفا تسلط بر تکنیکهای مدرن کوهنوردی را با مفهومی رمانتیک از کوهها ترکیب کرد که ریشه در پیشگامان قرن نوزدهم دارد که او بسیار تحسین می نمود. توصیفات او از صعودها هرگز با چیزهای بی اهمیت لجستیکی همراه نبود. او ترجیح میداد که با عبارات فلسفیتر و حتی شاعرانهتر از آنچه که کوهها برای انسان انجام میدهند صحبت کند تا اینکه انسانها با کوهها چه میکنند. شاید بتوان نگرش اساسی او نسبت به محیط کوهستان را احتیاط پرشور نامید. “شفافیت” کلمه ای بود که او اغلب در نوشتن کوهنوردی استفاده می کرد. او احساس میکرد که کوهها باید به روی همه باز باشد و هرکسی آزاد است که قوانین را به روش خودش بیاموزد.
گاستون ربوفا یک انسان خارق العاده بود. او نه تنها یک مرد خانواده شاد بود، بلکه کاملاً خودساخته بود. او تحصیلات رسمی فراتر از دبیرستان نداشت، با این حال به یکی از برجسته ترین نویسنده های کوهنوردی تبدیل شد. او سالها سردبیر ستون کوهنوردی در روزنامه لوموند پاریس بود، مجموعهای از کتابهای کوهنوردی را برای ناشر بزرگ فرانسوی، دنول، تالیف کرد و به همراه پسرش جوئل، انتشاراتی را برای خود در ژنو تأسیس نمود. او بیست اثر کوهنوردی نوشت که به زبان های مختلف ترجمه شد و به دست میلیون ها خواننده رسید.
گاستون ربوفا در سن ۶۴ سالگی به دلیل سرطان در پاریس فرانسه در گذشت.
وی در سال ۱۹۸۴ میلادی برندهٔ نشان لژیون دونور شد. تصویری از او بر روی صفحه طلایی وویجر حک شدهاست
صفحهٔ طلایی وویجر
در سال ۱۹۷۷ دیسک اطلاعات فشرده ای همراه فضا پیمای وویجربه فضا فستاده شد. در این لوحه فشرده عکس و اطلاعاتی از گاستون ربوفا نیز دیده میشود.
صفحهٔ طلایی وویجر (به انگلیسی: Voyager Golden Record)، نسخهای از ۲ صفحهٔ فونوگرافی است که در فضاپیماهای وویجر (وویجر ۱ و وویجر ۲) که در سال ۱۹۷۷ به فضا پرتاب شدند قرار داده شدهاست. این صفحهها شامل نگارهها و آواهایی هستند که برای نشان دادن گوناگونی زندگی و فرهنگهای زمینی برای موجودات هوشمند فضایی ساخته شدهاند.
گاستون ربوفا در ایران
نام گاستون ربوفا در بین کوهنوردان ده پنجاه شصت و هفتاد بسیار شناخته شده بود بطوری که نکات و تصاویر آموزشی وی در بسیاری از کتابها و جزوه های آموزشی فارسی ترجمه و باز نشر میشد.
از آن جهت که او ترجیح میداد که با عبارات فلسفیتر و حتی شاعرانهتر از آنچه که کوهها برای انسان انجام میدهند صحبت کند تا اینکه انسانها با کوهها چه میکنند کوهنوردان ایرانی زبانش را بیشتر درک میکردند.
در اواسط ده ۶۰ در ایران پلورهای آلپی و یا ربوف که طرح از پلورهای معروف ربوفا بود در بین کوهنوردان ایرانی طرفداران بسیار داشت. (اگر اشتباه نکنم آن پلورها تولید کارگاه برادران جواهرپور بود.
حتی بیاد دارم که حسن جواهرپور نیز بواسته یکی از همان پلورها که گاهی در کوهستان بتن میکرد لقب گاستون ربوفا را داده بودیم.
گردآوردی و تدوین امیر سعید احمدی