آلپینیسم و کوهنوردی: کاوشی است در معانی این دو واژه نقاط اشتراکها و نه تفاوتهای آنها بر مبنای تفسیر واژها به فارسی و تفسیر سازمان یونسکو.
اگر به مقالات جشنواره کلنگ طلایی فرانسه یا مطالب منتشر شده در همین سایت نگاه کنید، بلافاصله با دو واژه آلپینیسم و آلپینیست مواجه میشوید. اما این دو واژه در زبان فارسی چه معنایی میدهند و کوهنوردان آنها را چگونه تفسیر میکنند؟
از سوی دیگر، در سال ۲۰۱۹ میلادی، فدراسیون جهانی کوهنوردی (UIAA) اعلامیهای منتشر کرد مبنی بر اینکه ‘آلپینیسم’ به فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو افزوده شده است. بر اساس این تعریف:
نکته مهم این است که این واژهها نه تنها به فعالیتهای فیزیکی اشاره دارند بلکه بار معنایی آنها شامل احترام به طبیعت و همکاری با دیگران برای رسیدن به اهداف مشترک است. همان چیزی که ما در زبان فارسی به آن کوهنوردی میگوییم.
در جوامع اروپایی، بهویژه در نزدیکی کوههای آلپ، تعریف مشخصی از آلپینیست وجود دارد. در حالی که در جوامع کوهنوردی برخی از کشورهای دیگر، تفسیرهای متفاوتی بر اساس فرهنگ، تجربه، و دانش فردی از این دو واژه میشود. برخی آلپینیسم را به مثابه نخبگان کوهنوردان تلقی میکنند یا آن را با تاکتیکهای صعود به سبک آلپی در برنامههای اکتشافی ادغام میکنند یا حتی آن را به صعود در کوهستانهای آلپ محدود میدانند. در مقابل، برخی دیگر بر جنبههای فرهنگی و اخلاقی این ورزش تأکید میکنند.
در مقاله پیشرو، قصد دارم با بررسی دقیقتری در خصوص واژگان «کوهنوردی» و «آلپینیسم» بپردازم. امیدوارم تا پایان این نوشتار به پاسخ سوالات خود برسیم و از شما دعوت میکنم تا به ارتقا و بهبود این مقاله با ارسال نظراتتان کمک کنید.
آنچه در این مقاله خواهیم خواند:
واژه ها و معانی آنها
در اینجا بیایید با هم چند واژه انگلیس و معانی انها را برای درک بهتر موضوع بررسی کنیم:
– Hiking: کوهپیمایی، راهپیمایی
– Trekking: مسیرپیمایی یا راهپیمایی. پیمایش یک مسیر از یک نقطه به نقطه دیگر ممکن است حتی از قلل و گردنه ها و دره های متعددی این مسیر عبور کند و نیاز به شبمانی داشته باشد.
– Mountain Climbing: کوهنوردی (در لفظ عمل) صعود کوهها.
– Mountain Climber: کوهنورد/ تفاوت با آلپینیست: در مقدار ریسک پذیری و ماجراجویی است.
– High Altitude Mountain Climbing: کوهنوردی در ارتفاعات بلند.
– Technical Mountain Climbing: عمل کوهنوردی فنی.
– Alpinist: کوهنورد. کوهنوردی که با فعالیت فشرده و استفاده از تجهیزات فنی کوهنوردی برای صعود و رسیدن به هدف اسفاده میکند.
و کلمه Mountaineering که باز هم به معنای کوهنوردی است، اما در اینجا به عنوان زیربنا و غالب و سقف جامعه کوهنوردی و نه عمل به کوهنوردی معنی میدهد، مانند فدراسیون کوهنوردی و باشگاه کوهنوردی (Mountaineering Club). برابر همین لغات نیز در زبانهای آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی وجود دارد.
بدون در نظر گرفتن و تفکیک بعد فلسفی و بعد ورزشی واژه کوهنورد٬ عموماً در بین کوهنوردان ایران با هر نگرشی و سطح فعالیت، بحث پیچیدهای دربارهی اینکه چه کسی واقعاً کوهنورد است، وجود دارد. به طوری که هر فردی که کولهپشتی بر دوش میاندازد، عموماً در بین عوام به عنوان کوهنورد شناخته میشود، حتی اگر آن فرد قرار باشد به عنوان یک فعال اقتصادی محترم در یک روز برفی با کولهای باری از «کرامپون چهار شاخه برای فروش و یا بقولی بیمه استخوان لگن!!» به مسیر امامزاده داود برود و قصد فروش آنها را به کوهپیمایان و گردشگران داشته باشد. این از بزرگواری کوهستان است که هر که دل به کوهستان داد، کوهنورد خطاب میشود. اما به واقع آیا چنین است؟ آیا هر که کوله به پشت دارد کوهنورد است؟ و آیا هر که کوله و لباس رنگی و تجهیزات دارد، کوهنورد است؟ بدون در نظر گرفتن بعد معنوی واژه کوهنورد!
قبل از ادامه مطلب بیایید با هم چند اصطلاح مهم در کوهنوردی را مرور کنیم.
راهپیمایی : پیمایش مسیری پاکوب و یا مالرو در دل طبیعت یا در دامنه ها و در زیر ارتفاع خط سبز یا خط رویش یا دارمرز که میتواند پیمایشی کوتاه چند ساعته تا چندین روز را شامل شود. (treking , hiking) و کسی که در این مرز در حال فعالیت (ورزشی یا طبیعتگردی است اصطلاحا طبیعتگرد یا راهپیما میگویند.
- دارمرز چیست؟ (دارمرز یا خط رویش درختان Tree line ، بیشترین ارتفاعی است که درختان یک منطقه میتوانند در آن رشد کنند. در ارتفاعات بالاتر، بهدلیل شرایط نامناسب محیطی مانند هوای بسیار سرد و کمبود اکسیژن که گیاهان برای ادامهٔ زندگی به آن نیازمندند، امکان رشد درختان وجود ندارد. ارتفاع خط درخت در مناطق گوناگون متفاوت است و به شرایط اقلیمی آن منطقه بستگی دارد. بیشترین ارتفاع خط رویش درختان در جهان ۵۲۰۰ متر و در کشور بولیوی است.
کوهپیمایی
کوهپیمایی به معنی پیمایش و صعود مسیری پاکوب و یا مالرو (به قصد پیمایش و صعود به قلهها یا عبور از کوهستان) در پاییندست یا بالاتر از ارتفاعات خط سبز است که در فصول و مناطق مختلف میتواند همراه با چالشهای ارتفاعات کوهستانی یا بدون آنها باشد (تغییرات جوی با یا بدون چالش بهمن، سنگ و برف، گرما و سرما)، و بین چند ساعت تا چندین روز طول میکشد. نیاز به آموزشهای کوهپیمایی و ناوبری دارد. نیاز به تجهیزات شخصی و عمومی کوهپیمایی دارد، مانند صعودهای زمستانی و تابستانی تمام قلهها که پیمایشی هستند. اغلب صعودهای تجاری در بعضی از مناطق حتی بالای ۷۰۰۰ متر جزو این دسته قرار میگیرند. با عرض پوزش، اما چنین است.
کوهنوردی
کوهنوردی: به معنی اخص کلمه آن و به عنوان عمل و فعالیت، همراه با چالشهای کوهستان و ارتفاعات. به قصد صعود به قلهها و یا عبور از کوهها برای رسیدن به هدف خاص که راه پاکوب یا مالروی ندارد. راه و مسیر را باید مشخص و پیمایش کنید. عموماً بالاتر و یا بسیار بالاتر از خط دارمرز انجام میشوند. میتواند شامل عبور از یخچالهای طبیعی، برفچالها و گاهی همراه با اسکرمبلینگ (دست به سنگ) و یا همراه با صعود از دیوارهها و تنورهها با استفاده از تجهیزات کوهنوردی فنی باشد. و یا میتواند شامل صعود ترکیبی باشند (صعود از دیواره، یخنوردی و پیمایش و صعود از یخچالها) (مانند صعود گرده آلمانها، کلجون و جوپار و کی ۲ و یا اسپیلتها). نیاز جدی به آموزش و تجهیزات عمومی و تخصصی کوهنوردی دارد. از یک روز تا چندین روز طول میکشند.
به فردی که در این راه فعالیت میکند کوهنورد یا فردی که کوهنوردی میکند میگویند. (فقط از بعد ورزشی آن)
کوهنورد
کوهنورد: (چند بعدی است). یک بعد فلسفی و اخلاقی بسیار عمیق و عشقی دارد که فقط در بعد فنی آن مطرح نیست، بلکه موضع و دید فلسفی فرد را در بر میگیرد. یعنی هر فردی که به آن درجه از اخلاص، فروتنی فردی و اجتماعی و طبیعتدوستی رسیده باشد و در راه کوهنوردی از بعد فلسفی آن قدم بردارد، خطاب میشود. هر فردی میتواند در زندگی و یا در دل طبیعت «کوهنورد» در بعد فلسفی آن شود. برای کوهنورد بودن باید سلسله مراتب کوهنورد شدن (بعد فلسفی و اخلاقی) را طی کرد و نیاز به صیقل دارد (منظور فقط سالها تجربه نیست).
اصل لفظ کوهنورد (از بعد اخلاقی فلسفی) بر پایه تعهد بنا شده: تعهد اخلاقی و تعهد فنی به خود و پیرامون خود و تعهد به طبیعت. بنابرتعریفی دیگر همه میتوانند «کوهنورد» شوند اما همه افرادی که به کوهستان میروند الزاما «کوهنورد» نیستند.
یک طبیعتگرد، یک راهپیما، یک کوهپیما و یا یک کوهنورد میتواند اگر خصلتها و منش کافی را دارا باشد و یا در راه تحصیل آن کوشا باشد، یک کوهنورد (از بعد فلسفی آن) باشد یا بشود. اما اگر یک کوهنورد (از بعد فنی) دارای آن اصول اخلاقی و فلسفی نباشد و یا در راه کسب آنها قدمی برندارد، به درجه کوهنورد خطاب شدن (از بعد فلسفی آن) هنوز نرسیده.

آلپینیسم
ریشه این کلمه و معنی آن را باید در سال ۱۷۶۸ جستجو کرد. زمانی که دو ماجراجوی فرانسوی به نامهای ژاک بالمت (Jacques Balmat) و دکتر میشل پاکارد (Michel Paccard) بلندترین نقطه کوه مون بلان (Mont Blanc) در شامونی، فرانسه را صعود کردند. در آن زمان بود که آلپینیسم در خالصترین شکل خود، متولد شد. و پس از آن بود که آلپینیسم به عنوان یک فرهنگ گردشگری ماجراجویانه در بین گردشگران هیجانزده بعد از انقلابهای صنعتی عمومی شد. اگر مایل هستید در مورد شکلگیری کوههای آلپ و شکلگیری آلپینیسم بیشتر بدانید، شما را به مرور چندین مطلب در همین مورد دعوت میکنم.
اما بالاخره معنی دو واژه آلپینیسم و آلپینیست چیست؟ معنی دو واژه آلپینیسم و آلپینیست در تفسیر میتواند ساعتها بحث و جدال ایجاد کند، بحثی که خیلی زود تبدیل به یک بحث فلسفی میشود. درست مانند همین بحث فلسفی پیرامون کوهنوردی در فارسی که مرور کردیم: کوهنوردی چیست و کوهنورد کیست؟
از همین روی:
- آلپینیسم امروزه آلپینیسم برابر است با خالصترین تعریف از کوهنوردی. کوهنوردی اکتشافی و فنی در مناطق معمولاً بکر و گاهی دست نخورده، بر پایه اصول تکنیکهای کوهنوردی فنی (سنگ، برف، یخ) و بر پایه اصول تعریف شده اخلاق کوهنوردی، با بهرهگیری از «تاکتیک» سبک صعود آلپی (تاکتیک آلپی در مقابل تاکتیک محاصرهای) برای فعالیتهای پیشگامانه و اکتشاف و بازگشایی مسیرهای نو در کوهستانهای جهان.
آلپینیسم بیش از آنکه فقط یک ورزش باشد، یک سبک زندگی است که به تعامل انسان با طبیعت و دستیابی به اهدافی که به نظر ناشدنی میرسند، میپردازد. این فعالیت، که ریشه در کنجکاوی و جستجوی ماجراجویی دارد، به ترویج مفاهیمی مانند احترام به محیط زیست، ایمنی، و همکاری میان افراد کمک کرده است. آلپینیسم در نهایت دربارهی رویارویی با چالشهای غیرقابل تصور و فراتر رفتن از مرزهای فردی و جمعی است.

آلپینیست
اگر در مراجع مکتوب یا آنلاین مثل گوگل، بینگ و شرکا این دو واژه را جستجو کنیم، برای آلپینیست جواب میگیریم که آلپینیست برابر است با کوهنورد! و برای آلپینیسم پاسخ میگیریم «کوهنوردی». اما آیا این یعنی کوهنوردی و آلپینیسم یکی هستند؟ آیا در آن زمان، Balmat و Paccard آلپینیست بودند یا کوهنورد؟
در بسیاری از مواقع، افراد زیادی از این دو به جای هم استفاده میکنند و دلیل خوبی هم دارد. هر دو عمل بالا رفتن از کوههای دشوار فنی با استفاده از مهارتهای مختلف مانند یخنوردی، صخرهنوردی و پیمایش یخچال توصیف میکنند. با این حال، تفاوتهای ظریفی در رویکرد اتخاذ شده برای رسیدن به قله وجود دارد.
- آلپینیست به فردی گفته میشود که در فنون و تکنیکهای کوهنوردی فنی مانند سنگ، برف، و یخ تبحر دارد. این فرد بر اساس اصول اخلاق کوهنوردی عمل میکند و با بهرهگیری از تاکتیکهای مختلف صعود و با تکیه بر تواناییها و مسئولیت شخصی خود، تجربیات شخصیاش را در کشف و بازگشایی مسیرهای جدید در مناطق کوهستانی جهان به کار میبرد. این فعالیتها ممکن است شامل صعود به کوهها و دیوارههای گاه بکر باشد.
جمع بندی
در پایان، برای ختم بحث، بیایید دوباره تعریف فدراسیون جهانی کوهنوردی (UIAA) را مرور کنیم، اما این بار به جای استفاده از واژه آلپینیسم، از واژه کوهنوردی استفاده میکنیم.
با مقایسه بین تفسیر اول و تفسیر دوم میبینیم این دو واژه (کوهنوردی و آلپینیسم) صرفاً به فعالیتهای فیزیکی اشاره ندارند، بلکه مفاهیمی چون احترام به طبیعت و همکاری برای دستیابی به اهداف مشترک را نیز در بر میگیرند؛ چیزی که در فارسی به آن به معنی اخص کلمه «کوهنوردی» میگوییم.
با مرور این تعاریف میتوان نتیجه گرفت که از دیدگاه فنی و معنوی، تفاوتی بین کوهنوردی و آلپینیسم وجود ندارد. اما با این حال، تفاوت عمدهای بین کوهپیمایی و کوهنوردی وجود دارد که مرز آن در میزان خطرپذیری تعریف میشود، نه الزاماً در ارتفاع کوه و توان فیزیکی و تجهیزات.
بنظر من این آن چیزی است که باید روی آن کار کنیم یعنی فهم دقیق و بهتر از طبیعتگرد، کوهپیما و کوهنوردی! و نه ادقام واژهای جدید به فرهنگ و واژهنانه کوهنوردی ایران.
با احترام : امیر سعید احمدی