پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳

فاکتور سقوط: از فاکتور نظری تا فاکتور واقعی در کوهنوردی فنی

ایمنی در کوهنوردی از اصول مهم و زیربنایی این فعالیت است. در تمرین‌ها و صعود‌های فنی کوهنوردی مانند سنگ‌نوردی، یخ‌نوردی، غارنوردی و دره‌نوردی، پاندولی دادن یا سقوط در حین تمرین و برنامه‌های صعود گاهی اجتناب‌ناپذیر است. فاکتور سقوط و نیروی ضربه دو مفهوم کلیدی در کوهنوردی فنی هستند، بخصوص در دیواره‌نوردی، یخ‌نوردی، و سنگ‌نوردی.

این دو مفهوم به ترتیب شدت فشار نسبی وارد شده به طناب و نیروی وارد شده به سیستم حمایتی در طی سقوط را نشان می‌دهند. شدت این فشارها تحت تأثیر متغیرهای مختلفی نظیر وزن صعودکننده، نوع و طول طناب، تعداد و نوع ابزار استفاده‌شده در مسیر، و حتی شرایط محیطی و جوی قرار دارد.

در این مطلب به «فاکتور سقوط»  از دید تئوری می‌پردازم.

نکته مهم: بدیهی است مطالعه و کسب دانش در تمام موارد و نکات کوهنوردی، به‌خصوص ایمنی در کوهنوردی، بسیار ضروری و قابل تحسین است اما مطالعه و کسب دانش تنها با آموزش عملی و تحت نظر مربیان کارآموخته و توانمند تکمیل می‌شود و هیچ‌گاه جایگزین آموزش‌های استاندارد و عملی نمی‌شود.

تعریف فاکتور سقوط در کوهنوردی

وقتی یک جسم سقوط می‌کند، انرژی را جذب می‌کند. فاکتور سقوط در سنگنوردی٬ دیواره نوردی و یخ نوردی عددی است نسبی و نظری که شدت فشار وارد شده به زنجیره حمایت ( فرد صعود کننده٫ طناب ٬ ابزارها و حمایتچی) در طی پاندولی را نشان می‌دهد و با تقسیم ارتفاع سقوط بر طول طناب موجود بین نقطه حمایت و صعودکننده محاسبه می‌شود. این نسبت، به عنوان فاکتور سقوط شناخته می‌شود.
به عبارت دیگر، نشان می‌دهد که در صورت پاندولی، چه مقدار نیرو به طناب و زنجیره حمایت وارد می‌شود.

فاکتور سقوط با استفاده از فرمول زیر محاسبه می‌شود:
( تصویر شماره ۱ )

فرمول محاسبه فاکتور سقوط
( تصویر شماره ۱ ) فرمول محاسبه فاکتور سقوط

 

مثال: فرض کنید یک سنگ‌نورد یا یخ‌نورد پس از هشت متر صعود، چهارمین میانی خود را نصب می‌کند. او به صعود خود ادامه می‌دهد و پس از دو متر بالاتر از آخرین میانی و پیش از نصب میانی پنجم، لغزش میکند و پاندولی میشود. در این حالت، او حدود چهار متر سقوط کرده؛ دو متر بالاتر از آخرین میانی و دو متر پایین‌تر از آن. در این مثال، کل طول طناب استفاده شده ده متر است. بنابراین، فاکتور سقوط در این مورد برابر با ۰.۴ یا چهل درصد است. [ ۰.۴ ]. ( تصویر شماره ۲ )

( تصویر شماره ۲ ) 
( تصویر شماره ۲ )

 

و یا در مثالی دیگر:  یک دیواره نورد یا یخ‌نورد پس از کارگاه میانی دوم شروع به صعود می‌کند. او حدود دو متر بالای کارگاه است، اما قبل از نصب اولین میانی، لغزش میکند و  در نتیجه او چهار متر سقوط می‌کند؛ دو متر بالاتر از کارگاه و دو متر پایین‌تر از آن. با توجه به اینکه کل طول طناب استفاده شده تا این نقطه چهار متر است، فاکتور سقوط برابر است با ۲. ( تصویر شماره ۳ )

این عدد بسیار بالاست و در محدوده خطرناک قرار دارد. هر چه این عدد بیشتر باشد، فشار و نیروی بیشتری به زنجیره حمایت و تجهیزات وارد می‌شود.  این امر باید هنگام صعود با استفاده از تجهیزات و نصب ایده عال و به موقع انها توسط صعود کننده در اعمال شود.

( تصویر شماره ۳ )

 

فاکتور سقوط تئوری و واقعی

تا اینجای بحث متوجه شدیم که این بحث یک معیار اساسی در صعودهای فنی است و شدت ضربه را بر اساس نسبت طول سقوط به طول طناب بین صعودکننده و نقطه حمایت می‌سنجد. اما خوب است بدانیم که این فاکتور در دو نوع در نظر گرفته می‌شود: فاکتور سقوط نظری و فاکتور واقعی.

فاکتور سقوط نظری (تئوریک): فاکتور سقوط تئوریک در شرایطی که هیچ‌گونه اصطکاک یا مانعی در مسیر طناب وجود نداشته باشد محاسبه می‌شود. این فاکتور از تقسیم طول سقوط بر طول کل طناب استفاده شده تا نقطه آخرین حمایت به دست می‌آید. مثلاً، اگر صعودکننده دو متر بالاتر از آخرین نقطه حمایت لغزش کند و طول طناب بین صعودکننده و آخرین حمایت یک متر باشد، فاکتور سقوط تئوریک ۲ خواهد بود.

 

هرچه طول سقوط بیشتر باشد، نیروی وارد شده به زنجیره حمایت (طناب و حمایت‌های میانی) بیشتر می‌شود و فاکتور سقوط نیز افزایش می‌یابد.

فاکتور سقوط واقعی: فاکتور سقوط واقعی با در نظر گرفتن تمام عوامل محیطی و عملی مانند اصطکاک طناب با صخره‌ها، تجهیزات میانی، و حرکات صعودکننده محاسبه می‌شود. این فاکتور معمولاً پایین‌تر از فاکتور تئوریک است، زیرا عوامل مختلف، از جمله اصطکاک، مانع از کشیده شدن کامل طناب شده و تنها بخشی از آن انرژی سقوط را جذب می‌کند. بنابراین، ما باید فاکتور سقوط واقعی را در نظر بگیریم که شدت واقعی فشار وارد شده به تجهیزات و صعودکننده در هنگام سقوط را نشان می‌دهد. این فاکتور می‌تواند به سرعت افزایش یابد اگر کوهنورد تدابیر لازم برای جلوگیری از اصطکاک طناب را انجام ندهد، که در نتیجه ممکن است سقوط سخت‌تری را تجربه کند. (تصویر شماره ۳)

درک تفاوت بین این دو مفهوم برای برنامه‌ریزی دقیق‌تر و اتخاذ تدابیر ایمنی مناسب مانند استفاده از کوئیک و تسمه های مناسب مسیر بسیار حائز اهمیت و  ضروری است.

(تصویر شماره ۳)
(تصویر شماره ۳)

جمع بندی:

ایمنی در کوهنوردی، به‌خصوص در فعالیت‌های پرخطر مانند سنگ‌نوردی و یخ‌نوردی، باید همیشه در اولویت قرار گیرد. آگاهی از مفاهیم فنی مانند فاکتور سقوط و نیروی ضربه از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این دانش به کوهنوردان کمک می‌کند تا خطرات احتمالی را بهتر مدیریت کنند و تدابیر ایمنی لازم را اتخاذ نمایند. و از آن به عنوان یک معیار کلیدی در ارزیابی شدت پاندولی ها استفاده کنند  و می‌تواند به دو شکل تئوریک و واقعی محاسبه شود، که هر دو دارای کاربردهای مهم و خاص خود هستند. تفاوت بین این دو شیوه محاسبه باید به خوبی درک شود تا از حوادث ناگوار جلوگیری شود. همچنین آموزش‌های عملی زیر نظر مربیان مجرب امری است ضروری که کمک می‌کند تا کوهنوردان با اطمینان بیشتری به فعالیت‌های خود بپردازند و از تجربه کوهنوردی خود نهایت لذت ببرند.

گردآوری و تدوین: امیر سعید احمدی

منبع تصاویر: سایت پتزل فرانسه

تقسیم و اشتراک از ویژگیهای ارزشمند کوهنوردان است:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *