تِنزینگ نورگای (یا تنزینگ نورگی) (Sardar Tenzing Norgay Sherpa) شرپای کوهنورد نپالی بود که در سال ۱۹۵۳ به همراه سر ادموند هیلاری برای اولین بار به قله اورست مرتفعترین نقطه کره زمین صعود کرد.
نام اصلی او نامیگال واندی Namygal Wangdi بود، اما پس از اینکه یک روحانی بلند مرتبه اعلام کرد که او تناسخ یک شرپا ثروتمند است، نام او را به «تنزینگ نورگای» Tenzing Norgay تغییر داد که به معنای “پولدار ثروتمند یا خوش شانس دین” است.
توضیح: تناسخ به معنای تولد دوباره پس از مرگ است. در باور آیین هندو٬ چرخهٔ زندگی و مرگ و انتقال روح از جسم مرده به جسمی تازه و چرخه و تکرار این زایش و مرگ تا زمانی که روح از آلودگیها، غفلتها و نادانیها پاک نشده باشد٬ ادامه مییابد.
نورگای همچنین به نام «شرپا تنزینگ» ویا «شرپا تنسینگ» نیز شناخته می شود.
آنچه در این مقاله خواهیم خواند:
تولد و جوانی
درباره سالهای ابتدای زندگی تنزینگ نورگای اطلاعات متناقضی وجود دارد. وی در زندگی نامه خود عنوان کرده است که به عنوان یک شرپا متولد شد و سالهای ابتدایی را در تنگبوچه منطقه خمبو گذرانده. وی در مصاحبه ای که در سال ۱۹۸۵ با ال ایندیا (All India ) انجام داد بیان کرد که والدین وی مهاجران اهل تبت بودند که او را در نپال به دنیا آوردند. تنزینگ نورگی در منطقه «تسه چو» و در دره «کاما» به دنیا آمد. حتی در مورد اطلاعات تولد وی نیز ارقام دقیق نیستند اما با توجه به آمار موجود وی در زمان صعود به اورست در سال ۱۹۵۳، ۳۹ ساله بوده است. همین صعود بود که تنزینگ را در جایگاه یکی از تاثیرگذارترین شرپاها و البته کوهنوردان تاریخ قرار داد.
پدر تنزینگ یک گله دار تبتی بود که در سال ۱۹۴۹ فوت کرد، اما مادرش زنده ماند تا صعود وی به اورست را ببیند. نورگای یازدهمین فرزند در بین ۱۳ کودک بود که تعدادی از آنها در سنین جوانی فوت کردند.
نورگای دو بار در نوجوانی از خانه فرار کرد. یک بار به کاتماندو و بار دیگر به دارجلینگ گریخت. در آن زمان اکسپدیشن های کوهنوردی در شرق هیمالیا در حال رشد و نمو بودند. او یک بار هم برای راهب شدن به صومعه تنگبوچه فرستاده شد اما در آنجا دریافت که این مسیر برایش مناسب نیست و دنیای راهب ها را رها کرد.
نورگی در سن ۱۹ سالگی به نپال رفت تا برای یک خانواده شرپا در خومبو کار کند. و در بین جامعه شرپای منطقه سونگ بوستی دارجلینگ ساکن شد.
شروع کوهنوردی
اولین فرصت نورگی برای پیوستن به یک اکسپدیشن اورست در سن ۲۰ سالگی، زمانی که اریک شیپتون در حال بستن تیم ۱۹۳۵ به منظور شناسایی این کوه بود شکل گرفت. پس از اینکه دو نفر از اعضای این تیم به دلیل تست های پزشکی رد شدند، نورگی به وسیله دوستش آنگ تارکای که به عنوان سردار شرپاها در اکسپدیشن سال ۱۹۳۳ حضور داشت، معرفی گردید. لبخند جالب نورگی بود که باعث شد نظر شیپتون جلب شود و او را در تیم بپذیرد.
تنزینگ نورگای به عنوان باربر ارتفاع در سه تلاش رسمی بریتانیا برای صعود به اورست از سمت شمالی تبت در دهه ۱۹۳۰ شرکت کرد. وی در سفر ۱۹۳۶ با جان موریس همکاری داشت. تنزینگ در صعودهای دیگری در نقاط مختلف شبه قاره هند نیز شرکت کرده بود. او همچنین مدتی به عنوان خدمتکار سرگرد چپمن در ایالت چیترال مشغول به فعالیت شد.
او چند سال بعد از مرگ همسر اولش و در سال ۱۹۴۷ در جریان تقسیم هند به همراه دو دخترش به دارجلینگ بازگشت او با پوشیدن یکی از یونیفورم های قدیمی سرگرد چپمن موفق شد بدون بلیط یا هیچ چالشی با قطار از هند عبور کند.
در سال ۱۹۴۷، نورگی در تلاش ناموفق قله اورست شرکت کرد. کوهنورد کانادایی الاصل ارل دنمن، آنگه داوا شرپا و نورگی به طور غیرقانونی وارد تبت شدند تا صعود کنند، تلاشی که به دلیل یک طوفان قوی در ارتفاع ۲۲۰۰۰ فوتی (۶۷۰۰ متری) پایان یافت.
در سال ۱۹۴۷ بود که تنزیگ به دلیل نقش خود در نجات سردار وانگدی نوربو که سقوط کرده و به شدت مجروح شده بود به عنوان سردار یک اکسپدیشن سوییسی انتخاب شد. این اکسپدیشن به قله اصلی کدارناث به ارتفاع ۶۹۴۰ متر در غرب گرهوال هیمالیا دست یافت و نورگای نیز یکی از نفرات صعود کننده قله بود.
تیم سوییسی ۱۹۵۲ اورست
تنزینگ در سال ۱۹۵۲ در دو اکسپدیشن سویسی به سرپرستی ادوارد ویس دونانت در فصل بهار و گابریل شوالی در پاییز (اولین تلاش جدی برای صعود به اورست از سمت جنوبی) حضور داشت. ریموند لمبرت و تنزینگ نورگای توانستند به ارتفاع حدود ۸۵۹۵ متر در خط الراس جنوب شرقی برسند که رکورد جدیدی در صعود به ارتفاعات محسوب می شد. این صعود راه جدیدی را باز کرده بود که در سال بعد با موفقیت به پایان رسید. در اینجا بود که برای اولین بار نورگای به عنوان یک عضو اصلی در تیم شناخته شد و این باعث دوستی عمیق بین وی و سوییسی ها گردید. صعود فصل پاییز با رسیدن به ارتفاع ۸۱۰۰ متر به دلیل آب و هوای بد پایان یافت.
موفقیت در قله اورست
نورگی در سال ۱۹۵۳ به تیم جان هانت پیوست. تنزیگ پیش از آن شش بار (و هانت سه بار) به اورست رفته بودند. یکی از اعضای دیگر تیم ادموند هیلاری بود که در همان ابتدا به دلیل سقوط در شکاف ممکن بود جانش را از دست بدهد اما اقدام سریع نورگای در استفاده از تبریخ و طناب خود باعث نجات ادموند گردید و همین موضوع روابط آنها را مستحکم کرد.
تیم هانت در مجموع از ۴۰۰ نفر شامل ۳۶۲ باربر، ۲۰ شرپا و ۴۵۰۰ کیلوگرم تجهیزات تشکیل شده بود.
ادموند هیلاری در سال ۱۹۷۵ در مورد اولین ملاقاتش با نورگی در کاتماند در مارس ۱۹۵۳ اینگونه نوشت:
من مشتاق دیدار تنزیگ نورگای بودم. شهرت او به دلیل حضور موثرش در دو برنامه پیشین سوییسی ها چشمگیر می نمود. تنزینگ قوی و فعلاال بود. لبخند درخشان وی هر مقاومتی را در هم می شکست و در عین حال به طور باورنکردنی صبور هم بود. موفقیت او در گذشته اعتماد به نفس زیادی برایش به ارمغان آورده است. به نظرم در همان زمان هم انتظار داشت یکی از اعضای تیم نهایی قله باشد. تنزینگ به طور چشم گیری جاه طلبی بیش از سایر شرپاها داشت.
تیم با حرکت آهسته و پیوسته، کمپ ماقبل آخر خود را در گردنه جنوبی به ارتفاع ۷۹۰۰ متری برپا کرد. در ۲۶ مه، تام بوردیلون و چارلز ایوانز برای صعود به قله تلاش کردند اما به دلیل از کار افتادن سیستم اکسیژن ایوانز مجبور به بازگشت شدند. این جفت به قله جنوبی رسیده بودند و در حدود ۹۱ متر زیر قله اصلی قرار داشتند.
بعد آن بود که هانت به نورگای و هیلاری دستور صعود به قله داد.
برف و باد باعث شد این دو نفر به مدت دو روز در گردنه جنوبی منتظر بمانند. آنها در ۲۸ مه با یک گروه پشتیبان متشکل از آنگ نیما، آلفرد گرگوری و جورج لووه به راه افتادند. نورگی و هیلاری در ۲۸ مه در ارتفاع ۸۵۰۰ متری چادر زدند و گروه پشتیبان به پایین بازگشت.
صبح روز بعد هیلاری متوجه شد که کفش های کوهنوردی اش در بیرون چادر منجمد شده است. او دو ساعت وقت صرف کرد تا کفش هایش را گرم کند و سپس با کوله پشتی های ۱۴ کیلویی به راه افتادند. آخرین قسمت صعود شامل یک صخره ۱۲ متری می شد که بعدها قدمگاه هیلاری نام گرفت.
هیلاری چیزی یافت تا به عنوان میانی در یک شکاف فرو کند! و سپس از این قسمت صخره ای بالا رفت و نورگای نیز به دنبال وی حرکت کرد.
مسیر آنها از آنجا به بعد نسبتا ساده بود. آنها در ساع ۱۱:۳۰ دقیقه به اورست صعود کردند و این اولین قدم های بشر بر بام کره زمین بود.
آنها تنها ۱۵ دقیقه را در قله سپری کرده و هیلاری عکس معروف نورگی را گرفت که با تبر یخ خود ژست گرفته است، اما از آنجا که نورگی هرگز با دوربین کار نکرده بود، صعود هیلاری ثبت نشد!
با این حال طبق کتاب زندگی نامه نورگی او در قله از هیلاری درخواست کرد تا از وی عکاسی کند اما او نپذیرفت. ادموند این را نمی خواست. اولین نفر در بازگشت جرج لووه بود که با سوپ داغ انتظارشان را می کشید.
پس از آن نورگای در نپال و هند با تحسین زیادی روبرو گردید. هیلاری و هانت توسط ملکه الیزابت دوم لقب شوالیه دریافت کردند در حالیکه نورگی به دلیل تلاش هایش مدال جورج را دریافت نمود. به نظر می رسد که اجازه دریافت لقب شوالیه از طرف جواهر لعل نهرو، رییس جمهور وقت پاکستان رد شده باشد.
در همین زمان روزنامه ها به دنبال این بودند که بفهمند که نورگی یا هیلاری، کدام یک اولین صعودکننده به اورست بودند. هانت اعلام کرد که آنها به عنوان یک تیم به قله رسیدند.
نورگی در هایت به این گمانه زنی پایان داد و اعلام کرد که هیلاری اولین نفر بوده است. البته در حالی که آنها توسط یک طناب به هم متصل بودند و تنها چند متر با هم فاصله داشتند.
کمی پایین تر از قله من و هیلاری توقف کردیم. … به «اول» و «دوم» فکر نمی کردم. با خودم نگفتم یک سیب طلایی آنجاست. من هیلاری را کنار می زنم و به دنبال آن خواهم دوید. آهسته و پیوسته پیش رفتیم. و بعد ما آنجا بودیم. هیلاری ابتدا در صدر قرار گرفت. و من به دنبال او قدم برداشتم … اکنون حقیقت گفته می شود. و من حاضرم بر اساس آن قضاوت شوم.
پس از اورست
تنزینگ نورگای اولین مدیر آموزش میدانی مؤسسه کوهنوردی هیمالیا در دارجلینگ شد که در سال ۱۹۵۴ تأسیس گردید.
در ژانویه ۱۹۷۵ به عنوان سردار برای اولین گروه توریستی امریکایی که اجازه ورود به کشور بوتان را یافت خدمت کرد. در سال ۱۹۷۸ بود که تنزیگ شرکت تنزینگ نورگای ادونچر را تاسیس نمود که یک شرکت ارایه دهنده خدمات کوهنوردی در نپال به شمار می رفت. این شرکت پس از او توسط پسرش اداره می شود.
افتخارات و میراث
- در سال ۱۹۳۸، پس از سومین سفر نورگی به اورست به عنوان یک باربر، باشگاه هیمالیا مدال ببر خود را به خاطر کار در ارتفاعات به او اعطا کرد.
- در ۷ ژوئن ۱۹۵۳، اعلام شد که ملکه الیزابت دوم که به تازگی تاجگذاری کرده است، مایل است دستاوردهای نورگی را به رسمیت بشناسد. داونینگ استریت در ۱ ژوئیه اعلام کرد که پس از مشورت با دولت های هند و نپال، ملکه اعطای مدال جورج به نورگی را تایید کرده است. او همچنین مدال تاجگذاری ملکه الیزابت دوم را به همراه بقیه اعضای صعود اورست دریافت کرد. اما در ماه مه ۲۰۱۳، نوه نورگی، تاشی تنزینگ، گفت که او معتقد است که پدربزرگش باید به عنوان شوالیه شناخته میشد، نه اینکه فقط به او “یک مدال شوالیه” داده شود.”
- در سال ۱۹۵۳، پادشاه تریبووان نپال نشان ستاره نپال درجه یک (سوپرادیپتا-مانیابارا-نپال-تارا) را به او اهدا کرد.
- در سال ۱۹۵۹، دولت هند به او نشان Padma Bhushan، سومین جایزه عالی غیرنظامی هند را اعطا کرد.بنیاد کوهنوردی هند مدال طلای خود را به او اهدا نمود.
- در ۱ مارس ۱۹۶۳، نورگی عنوان افتخاری “استاد شایسته ورزش اتحاد جماهیر شوروی” را از سوی اتحاد جماهیر شوروی دریافت کرد و اولین خارجی بود که این نشان را دریافت داشت.
- در سپتامبر ۲۰۱۳، دولت نپال پیشنهاد نامگذاری یک کوه ۷۹۱۶ متری (۲۵۹۷۱ فوت) در قله تنزینگ نپال را به افتخار نورگای داد. هر دو قله تنزینگ و قله هیلاری نقاطی در خط الراس طولانی از چوایو تا گیوچونگ کانگ هستند و قله تنزینگ به چو ایو نزدیکتر است.
- در جولای ۲۰۱۵، مرتفعترین رشته کوه با ارتفاع ۳۵۰۰ متر که در سیاره پلوتو کشف شد، توسط ناسا بهطور غیررسمی Montes Tenzing نامیده شد.
- مجسمه ای به افتخار او توسط همراه او در صعود به اورست، ادموند هیلاری، در موسسه کوهنوردی هیمالیا در باغ وحش دارجیلینگ رونمایی شد.
- در سال ۲۰۰۸، فرودگاه لوکلا به فرودگاه تنزینگ هیلاری تغییر نام داد.
- مجله تایم او را به عنوان یکی از ۱۰۰ فرد تاثیرگذار قرن بیستم معرفی کرده است.
- در ماه مه ۲۰۱۳، نوه نورگی، تاشی تنزینگ، گفت که او معتقد است پدربزرگش باید به عنوان شوالیه شناخته میشد، نه اینکه فقط به او “یک مدال شوالیه” داده شود.”
- در سال ۲۰۰۳، به مناسبت بزرگداشت سالگرد طلایی قله نورگی در اورست، دولت هند بالاترین جایزه ورزش ماجراجویی خود را به نام جایزه ملی ماجراجویی تنزینگ نورگی به نام او تغییر داد.
- در سال ۲۰۱۱، ناشر یک مجله کمیک هندی، آمار چیترا کاتا، کتابی برای کودکان درباره تنزینگ نورگی منتشر کرد.
- پانداهای قرمز در چندین باغ وحش در دنیا به افتخار او نامگذاری شدهاند.
زندگی شخصی و مرگ
تنزینگ سه بار ازدواج کرد. و چندین فرزند داشت. چندین پسر او پیشه پدرشان را ادامه میدهند.
همسر اول او، دوا فوتی، در سال ۱۹۴۴ در جوانی درگذشت. آنها صاحب یک پسر به نام نیما دورجه، که در سن چهار سالگی درگذشت، و دو دختر داشتند: پسرش، تاشی تنزینگ، اورست را صعود کرد، همسر دوم نورگی، آنگ لامو، دختر عموی همسر اولش بود. آنها هیچ فرزند بیولوژیکی نداشتند، اما او پدرخوانده خوانده دختران همسر دومش از ازدواج قبلی او با پسر عمویش بود.
همسر سوم او داکو بود که در حالی که همسر دومش هنوز زنده بود با او ازدواج کرد، ( رسم متداولی در بین شرپاها) آنها سه پسر (نوربو، جاملینگ و دامی) و یک دختر به نام دکی داشتند که با وکیل آمریکایی کلارک ترینور ازدواج کرد.
جاملینگ به پیتر هیلاری، پسر ادموند هیلاری، در صعود به اورست در سال ۲۰۰۳ در پنجاهمین سالگرد صعود پدرانشان ملحق شد.
از فرزندان وی جاملینگ نورگی، نیما دورجه نورگی نیز در حال حاضر از شرپاها و مدیران شرکت هیمالانوردی تنزینگ هستند.
تنزینگ نورگی در سن ۷۱ سالگی بر اثر خونریزی مغزی در شهر دارجلینگ، بنگال غربی، هند در تاریخ ۹ می سال ۱۹۸۶ درگذشت.
کالبد او در موسسه کوهنوردی هیمالیا در دارجلینگ، محل مورد علاقه اش طی مراسم آئین بودایی سوزانده شد.
بیوه او داکو در سال ۱۹۹۲ درگذشت.
کتاب در مورد وی
- تنزینگ ببر از اورست
- زندگی نامه شرپا تنزینگ
- روح پدرم
- تنزینگ و شرپاهای اورست
- تنزینگ، قهرمان اورست. بیوگرافی تنزینگ نورگی. انجمن نشنال جئوگرافیک، واشنگتن دی سی
- در سایه اورست
- کاتالوگی از کتابهای بچاپ رسیده در کتابخانه ملی آلمان
برگرفته و ترجمه مقاله زندگینامه تنزینگ نورگای اولین شرپای اورست
این مقاله را نیز پیشنهاد میکنم: زندگینامه ادموند هیلاری، نخستین فاتح اورست