شروع دوران آلپینیسموس و آلپین کلوب ها عنوان این مقاله است.
این مطلب ادامه مقاله دیگری است بنام آشنای بیشتر با کوههای آلپ. از شما دعوت میکنم آن مقاله را پیش از خواندن این مطلب مرور فرمائید.
در مقاله آشنایی بیشتر با کوههای آلپ با جغرافیا و تاریخ کوههای آلپ تا حدودی آشنا شدیم.
در این مقاله به شروع دوران آلپینیسموس و آلپین کلوب ها و یا شروع تغییر یک ماجراجویی مد روز به ورزشی هدفمند بصورت حرفه ای و نیمه حرفه ای در مناطق آلپ بویژه در سوییس میپردازم.
آنچه در این مقاله خواهیم خواند:
شروع دوران مدرنیته
با شروع دوران مدرنیته و اوجگیری انقلاب صنعتی و تحولات فرهنگی و علمی در اروپا و تا قبل از شروع جنگ اول جهانی، آن دوران، دوران تحول و بهبود علمی، سیاسی، هنری و اقتصادی طبقه متوسط و جوان نیز بود.
مردم بعضی از کشورهای اروپایی مثل انگلستان و فرانسه وضعشان بهتر شده بود و بدنبال کشف ناشناختهها بودند.
این حس ماجراجویی در بین جوانان، نویسندگان، شاعران و هنرمندان و قشرهای مختلف آن دوران بخصوص بعداز دوران رنسانس اروپا، بسیار همه گیر شده بود.
دوران طلایی آلپینیسم
بواسطه امکانات بهتر برای سفر توسط قطار و علاقه به کشف ناشناختهها، طبیعتا پای آنها به عنوان گردشگر بخصوص از انگلستان و آلمان را به آلپ باز کرد و به همراه خود موج درخواست برای فراگیری ورزش محلی اسکی و صعود از کوهستانها را به همراه آورد.
اولین صعود به کوه مونبلان در فرانسه توسط ژاک بالمات و میشل پاکارد در سال هزار و هفتصد و هشتاد وشش را شروع آلپینیسم و دوره بین صعود به کوه مونبلان در فرانسه و صعود چارلز ادوارد ویمپر انگلیسی و تیم سوئیسیش به ماترهورن در سال هزار و هشتصد و شصت و پنج که منجر به مرگ پنج کوهنورد شد، را به عنوان دوران طلایی آلپینیسم در تاریخ کوهنوردی یاد میکنند.
در طول این دوره بود که ماجراجویان در گروههای مختلف به مناطق شناخته شده آلپ سفر میکردند و قله های اصلی را صعود میکردند. این صعودها به طور گسترده ای توسط بریتانیاییها و تا حدودی آلمانیها رهبری میشد و توسط راهنماهایی از فرانسه و سوییس و ایتالیا همراهی میشدند.
تاسیس اولین آلپین کلوب کوهنوردی
در همین دوران بود که آلپاین کلوب بریتانیا در سال هزار و هشتصد و پنجاه و هفت به عنوان اولین کلوپ کوهنوردی شکل گرفت و شروعی شد که کوهنوردی از یک ماجراجویی مد روز به ورزشی هدفمند تغیر شکل بدهد و معنی پیدا کند.
اما اینها نیمی از قصههای قشنگی است همان شاعران و نویسندها مکتوب کردند! و بعدها نیز بر اساس همان ماجراجراجوییها در موردشان داستانسرای صورت گرفت.
نقل قولی هست از راینهولد مسنر کوهنورد نامی که میگوید، اکثر قلل آلپ را قبل از کوهنوردان، دهقانان و چوپانان فتح کردند و این جمله واقعا دور از حقیقت نیست.
با شروع دوران مدرنیته اروپا و تا قبل از شروع جنگ جهانی اول، هجوم ماجراجویان به کوههای آلپ و علاقهشان به کوهنوردی و اسکی زیاد شد، بخصوص افراد ثروتمندی از بریتانیا. اغلب آن صعودها به قلل بلند آلپ فقط با کمک راهنمایان و افراد محلی امکانپذیر بود.
مردم نقاط کوهستانی آلپ سویٔیس در آن زمان و در مقایسه با بعضی از کشورهای اروپایی مانند فرانسه، اتریش و انگلستان و آلمان از وضعیت اقتصادی ضعیفی برخوردار بودند اکثرا، به عنوان رعیت برای کلیساها، خانهای جنگلدار و یا خانهای دامدار، به کشاورزی، دامداری و یا جنگلداری در ارتفاعات صعبالعبور آلپ، به زندگی و کار سخت و طاقتفرسایٔی مشغول بودند. (فقیر بودند)
با ورود گردشگران و ماجراجویان، سرمایهگزارانی که انگیزه سیاسی و سلطهجوی نیز داشتند، برای راه اندازی خطوط راهآهن و راههای ارتباطی حمل و نقل (ترانس آلپ) که تا آن زمان توسط کالسکه انجام میگرفت، نیز وارد شدند.
این سرمایهگزاران با استخدام کارگرانی محلی از سویٔیس و ایتالیا اقدام به ساخت تونلهای طولانی و جادههای باورنکردنی در دل کوههای آلپ، کردند.
این موج عظیم ماجراجوی، کم کم باعث شد، افراد محلی که تا آن زمان بکار کولبری ، دامداری و یا کشاورزی مشغول بودند سوار بر موج جدید ماجراجوی و به عنوان بلد منطقه٬ مشغول به فعالیت شوند.
اغلب آنها تا پیش از آن دوران و بواسطه فعالیت دامداری و بخصوص کولبری و انتقال بار و مسافر از شمال به جنوب آلپ و برعکس و یا از ایتالیا به سویٔیس و فرانسه، کوهپیمایانی سختکوش، توانمد و پر تجربهای بودند.
بواسطه درخواست آن گردشگران ماجراجو که پایشان به آلپ باز شده بود، هر روز به تعداد این بلدها و راهنمایان اضافه میشد و بازار پردرامدی شده بود برای افراد پرتجربه و کم تجربه. راهنمایانی که یکشبه مثل قارچ از زمین بیرون آمدند.
نقل قولی هست از محلیان جنوب سویٔیس و شمال ایتالیا : هرکه بی سرمایه بود، شد کولبر، هرکولبری که بارش به مقصد نرسید، شد راهنما.
از همین روی راهنمایان محلی که دارای یک و یا چندین توصیه نامه و یا رضایت نامه مکتوب از مهمانان توریست کوهنورد قبلی خود به همراه داشتند، مهمانان و متقاضیان بیشتری نسبت به راهنمایان دیگر داشتند. گاهی نیز این تفاوت خود و دیگر راهنمایان را با علائمی مثل بستن پارچهای سفید به بازویشان و ایستادن در ایستگاها و پاتوقهای راهنمایان محلی بنمایش میگذاشتند تا طبیعتگردان مهمان٬ آنها را سریعتر از بین راهنمایان دیگر بیابند.
سندیکای صنفی راهنمایان کوهستان
در آن سالها و بواسطه اتفاقات بیشمار و حوادث سهمگین برای کوهنوردان توریست و راهنمایان محلیشان، کمبود یک سازمان هماهنگ کننده بشدت احساس میشد و این شد یکی از دلایلی برای شکل گیری و سازماندهی سندیکای صنفی راهنمایان کوهستان.
البته با فاصله کمی بعد از شکلگیری آلپین کلوپهای در ایتالیا، سویٔیس، اتریش و فرانسه.
شروع شکلگیری آلپین کلوب ها
در دوران عصر طلایی صعود کوههای سویٔیس، اغلب صعودها توسط و به نام کوهنوردانی از کشور انگلستان که تامین مالی میکردند ثبت میشد در صورتی که راهنمایان و سرپرستان فنی آن صعودها بطور مثال یا فرانسوی ، ایتالیایی و یا سویٔیسی بودند.
نشریه آلپین کلوپ انگلستان نیز به عنوان تنها نشریه کوهنوردی آنزمان که بچاپ میرسید در این مورد نقش مهمی را بازی میکرد. بطوری که گویا فقط کوهنوردی مدرن در انگلستان وجود دارد و بس!
این اتفاقات به دل آلپینیستهای آلپ چندان خوش نیامد. بخصوص اینکه اولین کلوپ کوهنوردی دنیا در سال «هزار و هشتصد و پنجاه و هفت میلادی» بنام یک کشور خارج از آلپ به ثبت رسیده بود.
این شد که در تاریخ «نوزدهم آوریل سال هزار و هشتصد و شصت و سه»میلادی یک استاد رشته شیمی از دانشگاه شهر برن به نام «رودولف زیملر» که خود نیز آلپینیست بود، سی و پنج کوهنورد از نه شهر مختلف سویٔیس را به رستوران ایستگاه راه آهن «شهر اولتن، سویٔیس» دعوت کند تا با هم اولین سنگ بنای تاسیس آلپین کلوپ سویٔیس را بنیان دهند.
این کلوپ کوهنوردی در پایان همان سال بیش از «سیصد و پنجاه و هشت» عضو داشت و موفق به ساخت اولین پناهگاه این سازمان، بنام «گرون هورن هوته» ( پناهگاه شاخ سبز و یا چکاد سبز) شد.
یکسال بعد نیز اولین نشریه رسمی آلپین کلوپ را منتشر کردند. این نشریه امروزه به عنوان فصلنامه آلپین منتشر میشود.
آلپین کلوب مردانه و آلپین کلوب بانوان
آلپین کلوب سویٔیس تا سال «هزار و نهصد» میلادی چهل و سه شعبه در سرتاسر سویٔیس تاسیس کرد و بیش از شش هزار عضو داشت.
جالب است که بدانیم به واسطه شرایط آنزمان، این کلوپ، کلوپی مردانه بود، تا اینکه در سال «هزارو نهصد و هجده میلادی» الپین کلوپ مخصوص بانوان نیز تاسیس شد. در در سال «هزار و نهصد و هشتاد میلادی» کلوپ مردان و زنان با هم ادغام شدند. که این نیز داستانهای بسیار جالبی از جدال بین مردان و زنان آلپینیست که اکثرا نیز از یک خانواده بودند، به همراه دارد که در مطلب دیگری به آن میپردازم.
ساختار تشکیلاتی آلپین کلوپ سوییس
آلپین کلوپ سویٔیس در سال ۲۰۲۰ میلادی، سالگرد تولد «صدو پنجاه و هفت» سالگیش را با بیش از «یکصدو وپنجاه هزار» عضو فعال و غیر فعال جشن گرفت.
آلپین کلوب سوئیس سالیانه حدود «دویست و چهل» کلاس آموزشی برای ردهای سنی مختلف برگزار میکند. از بین این دورهها حدود پنجاه دوره فقط مخصوص مربیان شعبههای آلپین کلوپ است.
در سال ۲۰۱۹ میلادی تعداد ثبت نامها برای تمام دورهها « دوهزار و چهارصد» نفر بود.
آلپین کلوب سویٔیس امروز «یکصد و یازده» شعبه و «بیست و دو» نیمه شعبه دارد، « یکصد و پنجاه و سه» پناهگاه در نقاط مختلف آلپ دارد که توسط افراد خصوصی مدیریت و اداره میشوند و توسط شعبات کلوپ نظارت و کنترل.
پناهگاهای آلپین کلوب سویٔیس به دو دسته تقسیم میشوند. پناهگاهای که در فصل بهار و تابستان سرپرست دارند و جانپناهای که بدون مسئول و نگهبان هستند. اما تمامی آنها از امکانات و استاندارههای نسبی بسیار بالای برخوردارند.
آلپین کلوپ سویٔیس امروز با بیش از یکصدو پنجاه هزار عضو فعال و غیر فعال، بزرگترین سازمان مردم نهاد کوهنوردی سویٔیس بشمار میاید و مرتبط است با وزارت ورزش و نوجوانان.
وظیفه اصلی آلپین کلوب سوئیس تعیین چهار چوبهای فعالیت و اجرای آنها ، آموزش و پرورش ، توسعه و بهبود ورزش کوهنوردی در سطح ملی و ارتباط بینالمللی با سازمانهای مرتبط است.
هر عضو این تشکیلات یک حق رای دارد.
بسیاری از قوانین، مصوبهها و چهارچوبها، اول به رایگیری گذاشته میشود وبعداز تصویب به اجرا در میایند. ریٔیس و اعضای مدیریت کمیتههای اجرای، با رایگیری مستقیم اعضا انتخاب و عزل میشوند.
هر عضو رسمی و فعال آلپین کلوب کوهنوردی سوئیس «یک حق و وظیفه» رای دارد.
بخشی از بودجه آلپین کلوپ از سازمان ورزش و جوانان تامین میشود و بخش بزرگی از آن نیز از حق عضویتها، سهم درامدهای پایگاها و پناهگاها تامین میشود.
در سویٔیس هر جمعیت و یا گروهی با اهداف فعالیت گوناگون امکان این را دارد با ایجاد یک فرم حقوقی مشخص و با تنظیم اساسنامه و قبول مسیٔولیت مدنی و حقوقی آن، یک تشکیلات خودگردان بنام فِرّاین ( انجمن، کانون) راه اندازی کنند و اقدام به عضو گیری کنند.
افراد معمولا عضو این انجمنهای ورزشی هستند و یا در گروههای کوچک آزاد فعالیت میکنند.
برای مقایسه: سلسله مراتب در ایران: سازمان ورزش، فدراسیون کوهنوردی و هئیتهای زیر مجموعه آن، باشگاهها و گروهها)
گروههای کوچک کوهنوردی میتوانند به یک فراین (فدراسیون) تبدیل شوند. ولی معمولا اینکار را بخاطر پیچیدگی قانونی انجام نمیدهند.
مدرسهای کوهنوردی، خصوصی هستند و مرتبط به اتحادیه راهنمایان کوهستان سوئیس.
در کنار آلپین کلوب، جمعیت دوستداران طبیعت، با حدود سیزده هزار عضو،
آلپین کلوپ اکادمیک ( متعلق به چند دانشگاه) و اتحادیه راهنمایان کوهستان با حدود هزار دویست عضو فعالیت گسترده دارند.
آلپین کلوب سوئیس یکی از مسببان ایجاد سازمان امداد هوایی و اتحادیه راهنمایان کوهستان بوده.
بطور کلی آلپین کلوب ها یک تشکیلات نیمه حرفهای هستند.
اتحادیه راهنمایان کوهستان در راس حرم تشکیلات کوهنوردی حرفهای سوئیس قرار دارد که خود زیر مجموعه فدراسیون بینالمللی انجمنهای راهنمایان کوهستان IFMGA است.
در مورد فدراسیون بینالمللی انجمنهای راهنمایان کوهستان IFMGA مطلب دیگری دارم که ادامه همین مطلب است. شما را به خواندن آن دعوت میکنم.
گردآوری و تدوین: امیر سعید احمدی
رفرنس مطالب: مجله آلپین٬ تجارب شخصی